دائرة المعارف طب سنتى (گياهان دارويى) / ج1 / 133 / 346 - edoC الوسن(رازى) L elitaxas mussylA ..... ص : 132
آلوسن و با حذف واو [آلسن]، رجل الغراب 8* و در مصر جذر الشيطان (8*) و در شام حشيشة النجاه و حشيشة السلحفات ناميده مىشود ... ضماد آن با عسل در بثورات كچلى 9* و به بينى كشيدن جوشانده 10* آن در زكام و تنگنفس و خوردن آن با عسل در خلط ناى سودمند و كليه را پاك و فضولات را خارج مىسازد و آن هضمكننده غذا ضد نفخ و آرامكننده درد سرين و مفاصل است ... (تت تذكره ص 34).
دائرة المعارف طب سنتى (گياهان دارويى) / ج1 / 217 / 579 - edoC اراليا L asomecar ailarA ..... ص : 217
گياهى است كه در اتازونى و هند رويش دارد و در فارماكوپه اتازونى وارد مىباشد. در هند هموپاتها آن را داروى بسيار خوبى براى آسم مىدانند و دكتر آلسن مىگويد براى كسانى كه نمىتوانند در مناطق مرطوب زندگى نمايند و يا روزهاى بارانى به راحتى نفس بكشند همچنين در تب يونجهHay -fever كه معمولا منجر به برونشيت و آسم مىگردد سودمند است. همچنين آن را در سردرد، دنداندرد، پائينافتادگى مقعدProlapsus ani مصرف مىنمايند. در اتازونى براى آن خاصيت نيرودهنده قائل مىباشند.
فرهنگ داروها و واژه نامه هاى دشوار / متن / 83 / ترمس(somroT, somraT) ..... ص : 83
ترمس را باقلاى مصرى و باقلى شامى نيز نوشتهاند چنانكه بيايد اما هروى بجاى آنكه در همينجا يعنى در ذيل ماده ترمس به باقلى شامى اشاره كند در ذيل ماده «باقلى» به بيان اين مطلب پرداخته است: «و باقلى شامى را ترمس گويند» (بهم 42). ترمس و يقال له الجرجر و بالسريانيه ترمسا ... و قال الرازى حب مثل الباقلى (صيدنه، ب 43). در هداية- المتعلمين (ر ك، فهرست داروها) و در ذخيره خوارزمشاهى (به نقل دهخدا) لغت ترمس آمده است. مؤلف ذخيره در كتاب ديگر خود اغراض الطبيه درباره ترمس چنين مىنويسد: باقلى مصرى است گرم است به درجه اول و خشك به درجه دوم (اغراض، 600). ترمس به فارسى باقلى مصرى نامند و از باقلى كوچكتر و سفيد و اندك فرورفته و مايل به زردى و برى او ريزهتر و زردتر و تلختر در دوم گرم و در آخر آن خشك و بستانى در آخر اول گرم است (تحفه، 62). نام گياهى است ترشمزه كه در آشها كنند و باقلاى مصرى و باقلاى شامى را نيز گفته- اند ... اگر قدرى از آن بجوشانند و آب آن را با عسل بخورند كرمهاى بزرگ و كوچك كه در معده است بيرون آرد و بهق و برص را نيز نافع باشد (برهان، معين). ترمس ... و هو الجرجر (شرح اسماء، م 379). واژه ترمس مأخوذ ازthermos يونانى است
دائرة المعارف طب سنتى (گياهان دارويى) / ج1 / 133 / 346 - edoC الوسن(رازى) L elitaxas mussylA ..... ص : 132
حنين در ثبت اسماء آن را الترمسى 1* ناميده زيرا به ترمس 2* شباهت دارد. جالينوس آن را آلوسن ناميده است زيرا در گزيدگى سگ هار عجيب سودمند است ... آن كليهها را پاك نموده و خال صورت را از بين مىبرد ... (تت الحاوى ج 20 ص 57). گياهى است كه به ترمس شباهت دارد لذا آن را ترمسا ناميدهاند