ابوقانس

دقائق العلاج / ج‏1 / 119 / دوم - در باز كردن گرفتگيها با داروهاى نوشيدنى ..... ص : 119
ابوقانس‏ (سنجد صحرائى، كام، غاسول رومى) براى رفع گرفتگيهاى كبد و طحال و كيسه صفرا
مخزن الأدويه: دائرة المعارف خوردنيها و داروهاى پزشكى سنتى ايران (طبع قديم) / 98 / * ابوقانس * ..... ص : 98
بفتح الف و ضم با و سكون واو و فتح قاف و الف و كسر نون و سين مهمله لغت يوناني است و ابو قاوس و اوقاس‏ نيز كويند و معروف باسم غاسول رومي است و در بلاد شام و مصر و انطاكيه بسيار است و از بيخ آن جامه شويند چنانكه اهل شام و ايران از بيخ عرطنيثا كه بشيرازى چوبك نامند و ذكر يافت‏.
أسماء الأدوية / 34 / ابوقانس: ..... ص : 34
اسم يونانى است و ابو قاروس و اوقاس‏ نيز گويند و در مصر و شام معروف باسم غاسول رومى نزد بعضى بعربى اشنان است كه بهندى كتول نامند.
تحفة المؤمنين / ج‏1 / 75 / إبوقانس: ..... ص : 75
به لغت يونانى، اسم غاسول‏ رومى‏ است و او قاووس و اقاوس نيز گويند. و در بلاد شام و مصر و انطاكيه بسيار است. نباتى است ما بين درخت و گياه، برگش از برگ زيتون، باريكتر و ما بين برگها، خارهاى سفيد دارد و شكوفه او، سفيد و شبيه به گل لبلاب و شاخه‏هاى او پراكنده و بيخش قوى و پر از رطوبت و تلخ. مستعمل در تداوى، بيخ، عصاره و رطوبت اوست كه با آرد كرسنه آميخته خشك كرده باشند و برگ و شاخ و گل او را سائيده، دست به آن مى‏شويند و به اين سبب، غاسول نامند. مؤلف «تذكرة اولى الالباب» او را اشنان دانسته و مؤلف جامع «بغدادى» را غالط حمل نموده است. و ظاهرا غاسول‏ رومى‏، غير اشنان باشد؛ چه اشنان را برگ نمى‏باشد و عطريت ندارد و مسمى به غاسول فارسى است و در اكثر صفات مشابه هم نيستند.
مخزن الأدويه: دائرة المعارف خوردنيها و داروهاى پزشكى سنتى ايران (طبع قديم) / 98 / * ابوقانس * ..... ص : 98
بفتح الف و ضم با و سكون واو و فتح قاف و الف و كسر نون و سين مهمله لغت يوناني است و ابو قاوس و اوقاس نيز كويند و معروف باسم غاسول‏ رومي‏ است و در بلاد شام و مصر و انطاكيه بسيار است و از بيخ آن جامه شويند چنانكه اهل شام و ايران از بيخ عرطنيثا كه بشيرازى چوبك نامند و ذكر يافت‏
دقائق العلاج / نام‏داروهاج‏2 / 3 / فهرست نامهاى داروئى ..... ص : 2
ابو قانس: غاسول‏ رومى‏
دقائق العلاج / نام‏داروهاج‏2 / 30 / فهرست نامهاى داروئى ..... ص : 2
غاسول‏ رومى‏: سنجد تلخ (واژه‏نامه گياهى)Hippophae rhamnoides
معارف گياهى / ج‏5 / 268 / سنجد تلخ ..... ص : 268
به فارسى در اطراف تهران و در درّه كرج با نامهاى «سنجد تلخ»، «كام»، «كهام»، و در درّه طالقان «كاه» و در آذربايجان در ميانه «چالى» گويند. در كتب طب سنتى با نامهاى «ابو قانس» و «غاسول‏ رومى‏» آمده است. به فرانسوى‏Hippophae وArgousier وGriset وSaule epineux و به انگليسى‏Sea buckthorn وSand -thorn وWillow thorn مى‏نامند. درختچه‏اى است از خانواده سنجدEleagnaceae نام علمى آن‏Hippophae rhamnoides L . و مترادفهاى آن‏Hippophae rhamnoideum St .Lag . وOsyris rhamnoides Scop . وRhamnoides Hippophae Moench . مى‏باشد.
معارف گياهى / ج‏5 / 270 / خواص - كاربرد ..... ص : 269
ريشه آن قوى و پر از شيره تلخى است كه آن را گرفته و با آرد خلّر و گاودانه مخلوط كرده، خشك مى‏نمايند و نگه مى‏دارند. اگر يك گرم از عصاره ريشه آن با آب عسل خورده شود مسهل بلغم و زردآب و رطوبتهاى بدن است و براى استسقا كبد گرم بسيار مفيد است. در سوريه از ريشه اين گياه مانند صابون استفاده مى‏كنند و به همين علت آن را غاسول‏ رومى‏ مى‏نامند.
دائرة المعارف بزرگ طب اسلامى / ج‏2 / 309 / خواص: ..... ص : 306
اين غير از ابوقانس‏ است در سوم گرم و در آخر دوم خشك جالى مى‏باشد. طلاى آن جهت بردن گوشت فاسد زخمهاى دندان و جلاى لثه‏ها نافع است و مداومت آن مفيد دندان است. ضدش و مصلحش روغن بنفشه و مغز تخم كدو است. براى مثانه هم مضر است مصلحش عسل است.سنجد تلخ را در ميان آذربايجان جالى گويند، در كتب طب سنتى با نامهاى ابوقانس‏ آمده است، ميوه‏اش تخم مرغى كوچك با طعم كمى ترش، از سنجد تلخ با كمك قند مرباى خوش‏طعمى درست مى‏شود. جوشانده ميوه سنجد تلخ براى رفع التهاب‏هاى جلدى به كار مى‏رود. براى رفع عوارض ناشى از كمبود ويتامين‏C خورده مى‏شود.
مخزن الأدويه: دائرة المعارف خوردنيها و داروهاى پزشكى سنتى ايران (طبع قديم) / 99 / * ماهيت ان * ..... ص : 99
نباتي است شبيه بابوقانس بي ساق و بى‏شكوفه و مفروش بر روى زمين و با بركهاى ريزه و خارهاى نازك و بيخ آن سطبر منبت آن نيز منابت ابوقانس‏ است‏


?> soap2day