آطریلال

آطريلال‏/Cochlearia coronopus L .
مخزن الأدويه: دائرة المعارف خوردنيها و داروهاى پزشكى سنتى ايران (طبع قديم) / 446 / * ماهيت ان ..... ص : 446
كويند نبات آطريلال‏ است و اكثرى تصريح نموده‏اند كه غير آنست و در نواح بيت المقدس بسيار و آن كياهى است بقدر شبرى و نيم و نبات آن منبسط بر روى زمين و برك آن بسيار سبز و مائل بسياهي مانند برك رشاد بستاني و هر بركي مشقوق بدوشق و بران سه برك باريك وسطى بلندتر از هر دو طرف شبيه بچنكال غراب و شعبهاى آن متفرق و طعم آن با تندى و اندك قبض و شيريني مانند طعم زردك و بيخ آن فرورفته در زمين و مستدير الشكل و كره‏دار همه مدور ظاهر آن مائل بزردى و سائيده آن بسيار سفيد مانند سورنجان‏علف آطريلال‏ است‏
مخزن الأدويه: دائرة المعارف خوردنيها و داروهاى پزشكى سنتى ايران (طبع قديم) / 931 / رجل الزرزور و رجل الطير و رجل العقاب و رجل العقعق ..... ص : 931
كياه آطريلال‏ است و بلغت هندى كاكچنكى و مسى نامند و كويند رجل الغراب غير آطريلال‏ است و بزبان فرنكي آن را كرتويس نامند
مخزن الأدويه: دائرة المعارف خوردنيها و داروهاى پزشكى سنتى ايران (طبع قديم) / 1026 / مسى ..... ص : 1026
بهندى كاكنج است و در بعضى بلاد هند آطريلال‏ را باين اسم مى‏نامند
دائرة المعارف طب سنتى (گياهان دارويى) / ج‏2 / 97 / 1257 - edoC آطريلال kooH te htneB sedioimma muraC ..... ص : 97
Code -7521 آطريلال‏Carum ammioides Benth et Hook
دائرة المعارف طب سنتى (گياهان دارويى) / ج‏2 / 97 / 1257 - edoC آطريلال kooH te htneB sedioimma muraC ..... ص : 97
آطريلال‏ نامى است كه به زبان بربرى به ميوه (دانه) گياهى با نام علمى ذكر شده در صدر از خانواده‏Umbelliferae داده شده است و به معنى پاى پرنده مى‏باشد در مصر آن را رجل الغراب و جزر الشيطان مى‏نامند. ابن بيطار در شرح و موارد مصرف درمانى آن مى‏نويسد:
گياه در ساقه و گل به شبت شباهت دارد با اين تفاوت كه گل شبت زردرنگ و گل اطريلال سفيدرنگ است دانه گياه به شكل دانه مقدونس‏ إ 1* و گياهى كه در مصر خله‏ إ 2* ناميده مى‏شود مى‏باشد ولى كمى بزرگتر است. مزه آن گرم، تند، كمى تلخ و زبان را مى‏گزد. بعضى تصور كرده‏اند كه آن دانه گياه رعى الايل‏ إ 3* مى‏باشد درصورتى‏كه ساقه رعى الايل زاويه‏دار و ساقه اطريلال در مقطع گرد است [برگ‏ها پراكنده و دندانه‏دار مى‏باشند] إ 4*.
اطريلال گرم و خشك است در آخر دوم، خوردن آن در درمان بهق‏ إ 5* و وضح‏ إ 6* آشكارا سودمند مى‏باشد آن را به صورت مفرد يا آنكه حدود 5، 3 گرم‏ إ 7* آن را با 875، 0 گرم عاقرقرحا [تربد، زنجبيل و عاقرقرحا از هريك دانگى‏] مخلوط نموده كوبيده با عسل خوب معجون نموده [بعد از تنقيه با مسهلات‏] و بعد از نوشيدن آن در آفتاب نشسته موضع را برهنه براى مدت يك الى دو ساعت در مقابل تابش آفتاب‏قرار مى‏دهند تا اينكه عرق نمايند [اين عمل بايد در تابستان كه آفتاب كاملا گرم است انجام پذيرد و در اين مدت نبايد آب نوشيده شود. روز اول نهايتا سه روز] عضو مورد نظر تاول زده، زخم مى‏شود و از آن زردآب ترشح مى‏شود و سپس رنگ جلد طبيعى مى‏شود إ 8*.
دائرة المعارف طب سنتى (گياهان دارويى) / ج‏2 / 98 / 1257 - edoC آطريلال kooH te htneB sedioimma muraC ..... ص : 97
براى جلوگيرى از زيان آن براى كبد سكنجبين و براى كليه كتيرا مصرف مى‏نمايند جانشين آن به‏طور موضعى در برص، كندش مى‏باشد مقدار خوراك آطريلال‏ حدود 5، 3 تا 10 گرم مى‏باشد 12*.
دائرة المعارف طب سنتى (گياهان دارويى) / ج‏2 / 98 / 1257 - edoC آطريلال kooH te htneB sedioimma muraC ..... ص : 97
اسامى مترادف با آطريلال‏ از قديم به جديد: رجل الغراب (مصر)، جزر الشيطان، رجل الطير، رجل العقاب، رجل العقعق، رجل الزرزور، اطريلال، جزر الارض، حشيشه البرص، پاى زاغ، پاى زاغان، زرقورى، قوزغون آياغى [اين واژه در برخى كتب اشتباها غازاياقى آمده است كه مترادف باChenopodium tourn مى‏باشد].

?> soap2day